دیماه ۹۸، سینی آماده شد.
با آن جملهی پرمهر از زبان امام جواد (ع) و تأیید امام رضا (ع):
«از حضرت امام جواد (ع) سوال شد: کدامیک از عموهایت به شما مهربانتر است؛ فرمود: حسین.
امام رضا (ع) فرمودند: به خدا راست گفته. او نسبت به ایشان از همه مهربانتر است.»
این جمله، سندی بر مهربانی، نشانهای از محبت و عظمت بود.
اما حاج آقا رئوف مدیرعامل وقت میقات الرضا ، آن مرد اهل دل، دیگر در میان ما نبود.
قرار بود این طرح، هدیهای باشد به این صحن وسرا، برای یادگاری از یک گفتوگوی ساده اما عمیق.
قرارمان ناتمام ماند، مانند بسیاری از وعدهها که در پیچ و خم زندگی به تعویق میافتند.
قاب روی دیوار خانه نشست…
و سالها، هر مهمانی که آمد، پرسید:
«این لوح چرا اینجاست؟»
و من، بارها سکوت کردم.
نه از بیجوابی،
که از سنگینی قصهای که در چند جمله نمیگنجد.
تا اینکه امروز…
بعد از شش سال،
لوح را بردم به حرم.
آرام، با دلِ لرزان، اما سبک.
انگار قطعهای از پازلی که گم شده بود،
جای خودش را یافت.
و لوح مسی، دیگر قاب ناتمام نبود…
بلکه تابلوی یک عهد وفادارانه شد،
به نیابت از دلهایی که قول میدهند،
و شش سال بعد، هنوز یادشان هست.
و امروز، لوح قلم زنی شده به مدیرعامل جدید،
حجتالاسلام احمدی تقدیم شد؛
تا در موزه استان مبارک نگهداری شود،
و داستانش برای همیشه،
در گوشهای از تاریخ این سرزمین جاودانه بماند.